loading...
سر و صدا
parham بازدید : 92 چهارشنبه 05 مهر 1391 نظرات (0)

 

- مشترک گرامی چه خبر؟
مامان بابا خوبن؟،
علی کوچولو چه طوره؟
الهی ایرانسل قربونش بره.


- مشترک گرامی با ۶۴۵۲۰۰ ریال شارژ دیگر برنده ۱۵۰ تومن شارژداخل شبکه بشوید!

- مشترک گرامی چته؟
چرا تو فکری؟
عاشق شدی؟
آخه بدبخت! با این وضع گرونی کی عاشق می شه؟ ها؟

- مشترک گرامی تو مسابقه ما شرکت کن با ۲۰ لیتر بنزین جایزه !
با این کار مشت محکمی تو دهن همراه اول بزن!

- مشترک گرامی یه طرح دارم بهاره.
یکی سیم کارت بخر
یکی ببر
یکی میارم در خونتون
یکی می دم به عموتون
یکی هم واسه عمتون


- شونصدمین جشنواره ایرانسل در قلی آباد خرمن دشت. از 1 فروردین لغایت 29 اسفند هر سال ، با خرید هر سیم کارت ایرانسل هفتاد سیم کارت اعتباری جایزه بگیرید. همه روزه از ساعت 1 نصف شب تا 2 ظهر و از 2 ظهر تا 1 نصف شب. شما می توانید با پرداخت سالیانه مفت هزار ریال از کلیه خدمات ایرانسل برخوردار شوید..

- استخر سیم کارت ایرانسل افتتاح شد. شما می توانید در این استخر که از سیم کارت پر شده است، شنا کنید و به از هر کجا به کجای ایران فقط دقیقه ای هفتصد میلیون تومان تماس بگیرید.


- سیم کارت یک بار مصرف و بهداشتی ایرانسل به بازار آمد. این سیم کارت ها را بعد از هر بار استفاده بشکنید و دور بریزید. و سیم کارت دیگری با میلیونها جایزه ارزنده و نفیس دیگر جایزه بگیرید.
parham بازدید : 75 سه شنبه 04 مهر 1391 نظرات (0)

 

خواهرم در كوچه ارايش مكن / از جوانان سلب اسايش مكن
گيسوان از روسري بيرون مريز /بر مسير ديدگان افسون مريز
خواهرم اين لباس تنگ چيست / پوشش چسبان رنگارنگ چيست
خواهرم اينقدر تنازي مكن / با امور شهر لجبازي مكن
در امور خويش سر گردان مشو / لايق چشمان نامردان مشو
پاچه ات كوتاه و برمودايي است / خشتكت چسبيده به يه جايي است
خواهرم اي خط چشم ايراني است / امتدادش يك كمي طولاني است
خواهرم رنگ برنزي رنگ توست / اين دو چشمانم يكي دو ساعت منگ توست
چاك مانتو تا لب.....چرا / بردن دل از داداش و من چرا
خواهرم من ديده ام چت ميكني / توي چت جلب توجه ميكني

 

parham بازدید : 53 دوشنبه 03 مهر 1391 نظرات (0)

 

تلفن زنگ زد و خانم تلفنچی گوشی را برداشت و گفت : “واحد خدمات عمومی، بفرمائید.”
شخصی که تلفن کرده بود ساکت باقی ماند. خانم تلفنچی دوباره گفت : “واحد خدمات عمومی، بفرمائید.” اما جوابی نیامد و وقتی می خواست گوشی را بگذارد صدای زنی را شنید که گفت : “آه، پس آنجا واحد خدمات عمومی است. معذرت می خواهم، من این شماره را در جیب شوهرم پیدا کردم اما نمی دانستم مال چه کسی است”
فکرش را بکنید که اگر تلفنچی بجای گفتن “واحد خدمات عمومی” گفته بود “الو” چه اتفاقی می افتاد!!!

 

parham بازدید : 43 یکشنبه 02 مهر 1391 نظرات (0)
اعتراف ميكنم يه بار كه خونمون مهمون اومده بود(منم بچه بودم)رفتم آشپزخونه به مامانم گفتم ميوه ميخوام مامانم گفت: بذار مهمونا برن بعد بهت ميدم
من به مهمونا گفتم: كي ميريد تا مامانم بهم ميوه بده؟!!
بعد مامانم گفت:صبر كن مهمونا برن نشونت ميدم
دوباره رفتم گفتم:
تورو خدا نريد بعد از رفتن شما مامانم ميخواد منو بزنه!!
بچه بوديم ديگه!!☺☺☺☺
parham بازدید : 71 جمعه 31 شهریور 1391 نظرات (0)

دختر خانومی 27-26 ساله با کبکبه و دبدبه وارد شد و به مکانیک گفت:
ببخشید آقا، یه 710 می خواستم، می شه لطف کنین بدین؟
مکانیک گفت :710 تا چی؟
دختر خانوم گفت: 710 تا هیچ چی! 710 ماشین من گم شده، اگه می شه یه دونه بدین!
مکانیک گفت: 710؟ حالا این 710 چی هست؟
دختر خانوم که عصبانی شده بود گفت: آقا! مگه من باهات شوخی دارم؟ می گم یه 710 بده... چون خانومم فکر می کنی حالیم نیست؟ نه، خوبم حالیمه!
مکانیک بی چاره گفت: خدا شاهده خانوم، جسارت نکردم، ولی من نمی دونم شما چیو می گین!
دختره که فکر می کرد یارو داره جلو من دستش می اندازه گفت: بابا جون! عجب مکانیک بی عرضه ای هستی تو! همونی که وسط موتور ماشینه... کارش نمی دونم چیه، ولی همه ماشین خارجی ها دارن این قطعه رو... مال منم همیشه بوده... حالا من گمش کردم و یکی لازم دارم!
مکانیکه که کلافه شده بود یه کاغذ داد به خانومه و گفت می شه شکل این قطعه رو بکشی این جا؟
دختر خانوم هم با کلی ژست انگار که الان داوینچی می خواد مونالیزا رو بکشه یه دایره کشید و وسط اون نوشت 710 مکانیک یه نگاهی به شاهکار خانوم انداخت و یه نگاهی هم به موتور ماشینی یه نفر دیگه که درش باز بود کرد و گفت: خانوم این قطعه رو که می گین تو این ماشین هم هست؟ دختر خانوم با خوشحالی جیغی کشید و گفت: آره! اوناهاش!

عکس 710 رو تو ادامه مطلب گذاشتم!

.

.

parham بازدید : 49 دوشنبه 27 شهریور 1391 نظرات (0)

 

اعتراف میکنم بچه بودم فک میکردم یه کشور داریم اسمش خارجه
کلن 2 تا کشور داریم ایران و خارج

 

parham بازدید : 56 دوشنبه 27 شهریور 1391 نظرات (1)

در یک اقدام خودجوش تو پلی استیشن

خودم تیم ملی ایران رو برداشتم

تیم مقابلمم اسرائیل گرفتم

و برای حمایت از مردم فلسطین جلوی اسرائیل بازی نکردم.

بعدشم پل استیشنو خاموش کردم.

خیلی با این کار خودم حال کردم!!!!!

 

 

parham بازدید : 51 دوشنبه 27 شهریور 1391 نظرات (0)

یه زمانی تو مدرسه با دوستمون هماهنگ می کردیم

که : تو اجازه بگیر برو بیرون منم ۲دقیقه دیگه میام!

بعد معلم عقده ای می گفت صبر کن تا دوستت بیاد بعد برو

 

منبع : 1 طنز

parham بازدید : 49 دوشنبه 27 شهریور 1391 نظرات (0)

 

پسر به پسر = ۰۰:۰۰:۵۹

مادر به پسر = ۰۰:۱۰:۳۰

پدر به پسر = ۰۰:۰۲:۳۶

پسر به دختر = ۰۱:۱۵:۰۱

دختر به دختر = ۰۰:۲۹:۵۹

دختر به پسر = ۰۰:۰۰:۰۵ 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آرشیو
    سوال هفته !؟

    شما ها هم بچه بودید سعی می کردید از سرسره های پارک برعکس برید بالا !؟ 

    ارسال مطلب

     

     

     

    آمار سایت
  • کل مطالب : 53
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 159
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 166
  • بازدید ماه : 229
  • بازدید سال : 604
  • بازدید کلی : 20,872
  • کدهای اختصاصی