اعتراف ميكنم يه بار كه خونمون مهمون اومده بود(منم بچه بودم)رفتم آشپزخونه به مامانم گفتم ميوه ميخوام مامانم گفت: بذار مهمونا برن بعد بهت ميدم
من به مهمونا گفتم: كي ميريد تا مامانم بهم ميوه بده؟!!
بعد مامانم گفت:صبر كن مهمونا برن نشونت ميدم
دوباره رفتم گفتم:
تورو خدا نريد بعد از رفتن شما مامانم ميخواد منو بزنه!!
بچه بوديم ديگه!!☺☺☺☺
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت
کدهای اختصاصی